با تو هستم عشق شور انگیز، گريانم مكن
از شروع عاشقي ؛ زار و پشيمانم مکن

نرم نرمک آمدم با شوق ديدارت ولي
با فراغ ديگرت ، مجنون دورانم مكن

من كه درعشق تو دائم در گدازم نازنين
حرفی از دوزخ مگو ، آتش براين جانم مكن

وعده وصل و بهشت و حوريانم مي دهي؟!
زحمت حوري مكش؛ اين گونه درمانم مكن

یوسف مصرم ، بیا از چاه بيرونم بكش
بيش از اين ها ، این چنین، درحصر و زندانم مكن

باب ميلت مي شوم؛ تنها كمي رخصت بده
با تو از نو مي شوم ؛ چون نقطه پايانم مکن

+ نوشته شده در  جمعه هفدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 13:34  توسط شهرام ایوبی  |